روزي مردي داخل چاله اي افتاد و بسيار دردش آمد ...

۱۲ بازديد
روزي  مردي داخل چاله اي افتاد و بسيار دردش آمد ...
 
 
يك دانشمند عمق چاله و رطوبت خاك آن را اندازه گرفت!
يك روزنامه نگار در مورد دردهايش با او مصاحبه كرد!
   يك يوگيست به او گفت : اين چاله و همچنين دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعيت وجود ندارند!!!
يك پزشك :براي او دو قرص آسپرين پايين انداخت!
يك پرستار: كنار چاله ايستاد و با او گريه كرد!
   يك  روانشناس: او را تحريك كرد تا دلايلي را كه پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله كرده بودند پيدا كند!
يك تقويت كننده  فكر او را نصيحت كرد كه:  خواستن توانستن است!
يك فرد خوشبين به او گفت:  ممكن بود يكي از پاهات رو بشكني!!!
سپس ،فرد بيسوادي گذشت و دست او را گرفت، و او را از چاله بيرون آورد...!
آنكه مي تواند، انجام مي دهد و آنكه نمي تواند، انتقاد مي كند.
  جرج برناردشاو


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد