و. فتاواي شاذ علماي وهابي:
1. تحريم حمل جنازه با آمبولانس:
«حمل جنازه با ماشينهايي
كه مخصوص جنازه -آمبولانس- و تشييع جنازهاي كه در ماشين است توسط مردم مشروع نيست».
2. تحريم صله ارحام در اعياد:
«اينكه زيارت زندهها به دو
روز عيد اختصاص داده شود، چون كه نميتوانند در طول سال به زيارت آنها بروند، بدعت
است».
3. تحريم احترام به پرچم:
« براي مسلمانان جايز نيست
كه براي پرچم هر كشور يا سلام كشوري برخيزند بلكه اين كار از بدعتهاي منكري است كه
در عهد رسول خدا و عهد خلفاي راشدين نبوده است....».
4. تحريم نصب قاب عكس به ديوار:
«آويزان كردن تصاوير بر ديوار
خصوصا تصاوير بزرگ حرام است. حتي در صورتي كه برخي از جسم يا سر آن ظاهر شده باشد،
چرا كه قصد تعظيم در آنها ظاهر است و اصل شرك همين غلوهاست».
5. تحريم شستن دستها با صابون
قبل از وضو:
«شستن دستها و صورت با صابون
هنگام وضو مشروع نيست».
6. مبطل وضو بودن خوردن گوشت:
«اگر انسان از گوشت شتر چه
نر يا ماده آن بخورد، وضويش باطل ميشود چه خام باشد يا پخته».
7. جلوگيري از احترام به استاد:
«ايستادن دختران براي معلم
زن خود، و نيز پسران براي معلم مرد، كاري است كه نبايد انجام گيرد و كمترين حكمي كه
براي آن است كراهت شديد ميباشد».
8. گردش خورشيد به دور زمين:
«ظاهرا
ادله شرعيه اثبات ميكند، كه خورشيد است كه به دور زمين گرديده و به سبب
آن شب و روز در سطح زمين پديد ميآيد .. اما آنچه را كه علماي نجوم امروزه
ميگويند براي ما به درجه يقين نرسيده است
و لذا بخاطر اين حرفها دست از ظاهر كتاب پروردگار و سنت نبي بر
نميداريم».
9. تحريم برگزاري روز مادر،
تولد، ازدواج:
« اعياد ميلاد شخص يا اولادش
يا مناسبت ازدواج و نحو آن تماما غيرمشروع بوده و به بدعت نزديكتر است تا مباحبودن».
10. تحريم رفتن به سوي غار
حرا:
«رفتن به غار حرا، از جمله
شعائر حج و از سنتهاي اسلام نيست بلكه از جمله بدعتها و راهي به شرك است. و لذا بايد
مردم را از رفتن به آن منع نمود.»
11. جهاد نكاح:
جنگ سوريه سبب شد تا نخستين بار واژهاي به نام
جهاد نكاح به ادبيات گروههاي سلفي وارد شود؛ جهادي كه فقط مخصوص زنان است و در آن
براي آسودگي خاطر سلفيها، زنان خود را در اختيار آنها ميگذارند. نخستين بار هم يك
روحاني وهابي سعودي اين حكم را داد و بعدها منكرش شد. عمده رسانهها، شروع ماجراي
"جهاد النكاح" را فتواي منسوب به شيخ محمد عريفي مبلغ مذهبي اهل عربستان
معرفي كردهاند. گفته ميشد كه شيخ عريفي در توييتر خود فتوا داده كه زنان و دختران
به "جهاد نكاح" بپيوندند.
به گزارش دويچه وله، اوج اين ماجرا زماني بود كه
بيستم سپتامبر پارسال، موضوع از سطح گمانهزنيهاي رسانهاي خارج شده و يك مسؤول
دولتي در اين زمينه ابراز نظر كرد. لطفي بن جدو، وزير كشور تونس، در برابر اعضاي پارلمان
اين كشور خبر داد كه بسياري از زنان تونسي كه براي جهاد نكاح به سوريه رفته بودند،
حامله از اين كشور بازگشتهاند.
روزنامه تونسي «الشروق»، روز ۲۲ سپتامبر، گزارشي از جهاد نكاح منتشر كرد كه در آن، با برخي دختران بازگشته
از سوريه مصاحبه شده بود. اين روزنامه، به روايت داستان يكي از دختراني پرداخته كه
به تازگي از سوريه بازگشته است.
الشروق به نقل از يك منبع امنيتي تونسي نوشت: «زناني
بين ۳۰ تا ۵۰ ساله
با روبنده در مساجد، فروشگاههاي لباس مذهبي، دانشگاهها و دستشوييهاي
حاشيه شهرها، دختران را به كلاسهاي مذهبي دعوت كرده تا پس از گذراندن
دورهاي سه ماهه، به سوريه اعزام كنند. س.م. پس از بازگشت از سوريه
ميگويد كه به همراه
۹ دختر ديگر بعد از دريافت ۱۲۰۰ دلار و با وعده دريافت مبلغي ۵ برابر آن به سوريه اعزام شده است».
اين روزنامه تونسي در بخش
ديگري از گزارش خود مينويسد: «پدر يكي از دختران كه به ايدز مبتلا شده
ميگويد كه دخترم حامله بازگشت. او
به ايدز مبتلا شده و ما كاري نمي توانيم انجام دهيم مگر اينكه منتظر مرگ
او باشيم».
عبدالرحمن الراشد، سردبير نشريه «شرق الاوسط» گفته
است: «وهابيون با شستشوي مغزي دختران و وعدههاي بهشت و حوريان بهشتي آنان را به عنوان
برده جنسي به سوريه ميفرستند تا در خدمت سربازان باشند؛ اما اين اقدام پيش از اين،
در دو دهه آشفتگي الجزاير نيز وجود داشت؛ همان طور كه القاعده نيز چنين باوري را ترويج
ميكرد و از تمام امكانات خود از جمله سكس براي عضوگيري جوانان استفاده مي كرد. همين
تندروها امروز وارد بحران و هرج و مرج سوريه شده و زنان و مردان را اغفال ميكنند».
غادة عويس يكي از سرشناسترين خبرنگاران و گويندگان
خبري شبكه الجزيره قطر است. او چندي پيش با هدف پوشش اخبار حوادث جاري در سوريه به
اين كشور سفر كرد اما چند روز بعد رسانههاي عربي خبر دادند كه توسط جنگجويان تروريست
مورد تجاوز جنسي قرار گرفته است. اين خبر بلافاصله توسط شبكه خبري الجزيره تكذيب شد
اما اكنون و بعد از گذشت چند روز، گروهك تروريستي جبهة النصره با صدور بيانيهاي رسمي
فاش كرد كه غادة عويس مورد تجاوز قرار نگرفته بلكه به طور داوطلبانه خود را در اختيار
جنگجويان قرار داده است. به گفته جبهة النصره ، غادة عويس در واقع به جهاد نكاح تن
داده تا بتواند نيازهاي جنسي جنگجويان مخالف حكومت بشار أسد رئيس جمهور سوريه را
تأمين كند. اين بيانيه افزود: خبرنگار الجزيره با يكي از رهبران جبهة النصره هم بستر
شده و جهاد نكاح را به جا آورده از همين رو اين اقدام ثواب بسيار زيادي دارد و مايه
افتخار وي است.
غادة عويس يكي از سرشناس ترين خبرنگاران و گويندگان
خبري شبكه الجزيره قطر
توسط جنگجويان تروريست مورد تجاوز جنسي قرار گرفته است
چندي پيش شيخ وهابي در سخنراني خود در شبكه ماهواره
اي وصال كه نزديك به حركتهاي جهادي تندرو در سوريه است، از انتقادات وارده به فتواي
"جهاد نكاح" گله كرده بود. اين شيخ وهابي اجازه داد كه مجاهدين مسلح ميتوانند
در غياب زنان مجاهد نامحرم، با محارم خود عقد ازدواج بخوانند!! سخنان ناصر العمر بازتاب
گستردهاي در محافل ديني و افكار عمومي جهان اسلام داشت، به گونهاي كه همگان بر مشمئز
كننده بودن اين سخنان تاكيد داشتند و از اين شيخ وهابي خواستند فتواي خود را پس بگيرد.
اما اعضاي گروهك شبه
نظامي جبهه النصره رسما اعلام
كردهاند، به فتواي مفتي سلفي ايمان دارند و آن را به اجرا در خواهند آورد.
تروريستهاي تكفيري با استناد به اين فتوا اعلام كردهاند كه امروز آنها
از نظر ديني اين حق
را دارند با محارم خود نزديكي كنند و خداوند گناهي را براي آنان و
نزديكانشان ثبت نخواهد
كرد، چرا كه اين امر توسط شيخشان حلال شده است. خبرها حاكي از آن است كه،
فتواي ناصر
العمر تنها پرده از اين عمل ناشايست و خلاف اخلاق برداشته و اين عمل از
مدتها پيش در
ميان اعضاي اين گروه مرسوم شده است. به شكلي كه كودكاني از اين ارتباط به
دنيا آمدهاند. و مشكلاتي را از نظر هويت و .... بوجود آمده است.
لازم به ذكر است، فتواهاي عجيب تنها محدود به ازدواج
جهادي و ازدواج با محارم نميشود و اين افراد با استناد به راي و حكم شيوخ سلفي با
اصطلاحات ساختگي نظير "جهاد لواط" و "جهاد نكاح النفس" فحشا را
در سرزمين شام گسترش ميدهند.
12.خوابيدن زن كنار ديوار:
ظاهرا صدور فتاواي مضحك،
عجيب و شرم آور، به مردان
سلفي منحصر نميشود بلكه گويا به تازگي زنان سلفي افراطي نيز صاحب فتوا شده
و در خدشهدار كردن چهره واقعي اسلام ناب در جهان و وارونه كردن احكام
اسلامي با مردان خويش هم
صدا شدهاند .
به تازگي يكي از زنان افراطي سلفي مقيم سوريه به
نام منيره القبيسي به اين نتيجه رسيده كه خوابيدن زنان نه تنها در كنار مردان نامحرم
بلكه در كنار ديوار نيز به دليل مذكر بودن كلمه "ديوار" در ادبيات عرب، حرام
است.
13. حلال بودن فيلمهاي مستهجن:
عيسي بن صالح مفتي سرشناس وهابي در جديدترين فتواي
خود اعلام كرد: جايز است افرادي كه از ناتواني جنسي رنج ميبرند، فيلمهاي غيراخلاقي
مشاهده كنند، به شرط اينكه بازيگران آن مسلمان باشند!
ز. جنايات وهابيت در تاريخ؛
1.1. حمله به كربلا و نجف:
وهابي ها به فرماندهي امير سعود در سال1216ه.ق با
لشكري عظيم از مردم نجد و عشاير جنوب و حجاز و تهامه، به سوي عراق حركت كردند. امير
سعود با سپاهي مركب از بيست و پنج هزار هزار مرد جنگي غافل گيرانه به شهر كربلا حمله
ور شدند و صداي «اقتلوا المشركين» و «اذبحوا الكافرين» سر دادند. بيش از پنج هزار نفر
را كشتند و زخمي هاي بيشماري به جا گذاشتند. در صحن مقدس، خون از بدنهاي سربريده،
روان و گنبد و حجره هاي صحن از لاشه مقتولان، پر بود. آنان گنبد حرم امام حسين(ع) را
خراب كردند و جواهرهاي حرم را به چپاول بردند و آنچه از اموال و اسلحه و لباس، فرش،
طلا و قرآن هاي نفيس در شهر يافتند ربودند. وهابيان پس از كشتار بي رحمانه اهل كربلا
و هتك حرمت حرم حسيني راهي نجف شدند. چون اهل نجف، جريان كربلا و غارت آن را شنيده
بودند، كمي آمادگي داشتند. از اين رو، براي دفاع برخاستند. حتي زن ها نيز از خانه ها
بيرون آمده بودند و مردان خود را بر ميانگيختند تا اسير قتل و غارتهاي وهابيها
نشوند. در نهايت اين كار باعث شكست مهاجمان و عقب نشيني آنان گرديد. وهابي ها در سال
هاي متمادي، بارها و بارها به اين دو شهر مقدس، حمله كردند ولي حملاتشان با نااميدي
تمام به شكست و خواري انجاميد و در مدت نزديك به 10 سال، چندين بار شديدترين حملهها
را به اين دو شهر انجام دادند.
1.2. حمله به طائف:
سپاه وهابي ها، در ذي
القعده سال 1217ه.ق به دستور
عبدالعزيز و به فرماندهي عثمان مضايفي به شهر طائف - از شهرهايي كه
اكثريتشان از اهل
سنتاند- در دوازده فرسنگي مكه حمله كردند و به قتل عام مردم پرداختند.
جميل صدقي زهاوي
در مورد فتح طائف چنين مينويسد: «از زشت ترين كارهاي وهابيان، قتل عام
مردم بود كه
به كوچك و بزرگ رحم نكردند. طفل شيرخواره را روي سينه مادرش سر بريدند.
جمعي را كه
مشغول فراگرفتن قرآن بودند، كشتند و چون در خانهها، كسي باقي نماند، به
مغازهها و
مساجد حمله كردند و هر كس را يافتند-حتي گروهي را كه در حال ركوع و سجود
بودند- كشتند.
به حدي كه تمام مردم اين شهر را به خاك و خون كشيدند و شمار اندكي از پير
مردان و زنان
باقي مانده را از شهر طائف اخراج كردند و به وادي وج بردند و در برابر
سرماي شديد،
بدون غذا و لباس رها كردند. همچنين كتاب ها را كه در ميان آنها تعدادي قرآن
و نسخههايي از صحيح بخاري و مسلم و ديگر كتاب هاي فقه و حديث بود، در
كوچه و بازار افكندند
و آنها را پايمال كردند».
1.3. تخريب قبور مكه و مدينه:
سپاه وهابيان به فرماندهي امير سعود، در هشتم محرم
سال1218ه.ق وارد كه شد و آنجا را اشغال كرد. مردم مكه كه پيشتر خبر جنايت وهابي ها
را در طائف شنيده بودند، از تكرار آن فاجعه، ترسيدند و سلطه او را پذيرفتند. آنگاه
امير سعود از آنان خواست كه قبه ها و بارگاه هايي را كه بر قبور ساخته اند، با دست
خود ويران كنند. از اين رو، وهابيها به همراه جمع زيادي از مردم، با بيل و كلنگ به
سمت گورستان جنّه المعلّي رفتنند و گنبدهاي زيادي از جمله قبور ابوطالب، عبدالمطلب،
حضرت خديجه و... را ويران كردند. آنان در مكه بمدت بيست روز توقف كردند و مسلمانان
در آن مشاهد، بيش از ده روز مشغول به خراب كردن بودند. آنان از اول صبح تا آخر روز
بقعهها را خراب ميكردند و با اين نيت كه با اين عمل خود را به واحد احد تقرب مي جويند!
به حدي كه در مكه چيزي از اين مشاهد و گنبدها نماند جز آنكه همه را با خاك يكسان نمودند.
همچنين در سال 1220ه.ق به
مدينه حمله شد و پس از
يك سال و نيم محاصره، شهر به اشغال وهابيان درآمد با تصرف شهر، مردم را از
زيارت مرقد
مطهر پيامبر و بزرگان مدفون در بقيع بازداشتند. آنگاه امير سعود دستور داد
تا آثار
و قبور بقيع را ويران كنند. از اين رو، به همراه آنان به قبرستان بقيع يورش
بردند و
آنچه از قبهها و آثار بر روي قبور بود، با خاك يكسان كردند. از جمله، قبر
چهار امام
معصوم (امام حسن مجتبي، امام سجاد، امام محمد باقر وامام جعفر صادق عليهم
السلام) و
همچنين قبر عبدالله پدرگرامي پيامبر اسلام را تخريب و هر آنچه از اشياي
قيمتي و گرانبها يافت ميشد، به غارت بردند. سرانجام وهابيان پس از چهار
سال قتل و غارت جور و ستم
بر اهالي مدينه با حمله عثمانيها از بين رفتند.
ولي متأسفانه مجددا در سال 1343 هجري قمري وهابيها
با حمايتهاي بيدريغ و سخاوتمندانه انگليسيها به مدينه منوره وارد شدند و با گرفتن
فتواي زور از علماي مدينه بر جواز ويران كردن قبور و زيارتگاهها در هشتم شوال 1343
هجري قمري تمامي گنبدها و بارگاهها و ضريحهايي كه در مدينه و اطراف آن بود ويران
كردند. از جمله ويرانيها وهابي ها در مدينه عبارتند از خراب كردن گنبد و بارگاه حضرت
عبدالله پدر رسول الله و حضرت آمنه مادر رسول الله و مزار همسران پيامبر و مزار اسماعيل
بن جعفر الصادق و ديگر بزرگان و حتي گنبد مرقد مطهر نبوي را هم به توپ بستند و از همه
اين موارد دردناكتر تخريب گنبد و بارگاه مضاجع مطهره ائمه بقيع عليهم السلام و اهل
بيت رسول الله بود.
ضريح چهار امام شيعه پيش از تخريب به وسيله حكومت
سعودي،
به ترتيب از راست به چپ حسن بن علي(ع)، علي بن حسين(ع)، محمد بن علي(ع) و جعفر بن محمد(ع)
وهابيان حتي ديوارها و صندوق و ضريحي را كه روي
قبرهاي شريف قرار داشت و براي آن هزار ريال مجيدي صرف شده بود كاملا از بين بردند و
از اين زيارتگاه جز تلي از سنگ و خاك باقي نگذاشتند و 8 شوال 1343 هجري قمري به خاطرهاي تلخ و دردناك براي جهان تشيع تبديل گشت.
8 شوال 1343 هجري قمري خاطره
اي تلخ و دردناك براي جهان تشيع
اينك جهت رعايت اختصار، توجه خوانندگان ارجمند را
به فهرست برخي از آثار و اماكن تاريخي اسلام كه بيانگر فرهنگ و تمدن اسلامي بود و به
واسطه تحجر و كوته فكري فرقه ضاله وهابيت ويران شده جلب مي كنيم:
بارگاه و مسجد حضرت حمزه سيدالشهداء در احد
بارگاه ام المؤمنين حضرت خديجه كبري بنت خوليد عليها
السلام.
بارگاه آمنه بنت وهب مادر پيامبر گرامي اسلام
بارگاه حضرت ابوطالب پدر گرامي اميرالمؤمنين
بارگاه حضرت عبدالمطلب جد پيامبر گرامي اسلام و
اميرالمؤمنين
بارگاه حضرت حوا در جده
بارگاه حضرت عبد الله پدر پيامبر در مدينه
بيت الاحزان،خانه اي كه حضرت زهرا عليها السلام
در آنجا در سوگ پدرش ميگريست.
مسجد سلمان در مدينه منوره
خانه حضرت زهرا عليها السلام در كوچه حجر در مكه
مكرمه
جايگاه نفس الزكيه در مدينه منوره
خانه رسول الله در مدينه،خانهاي كه حضرت هنگام
هجرت به مدينه در آنجا مستقر شد.
خندقي كه مسلمانان در جنگ خندق حفر نمودند
بارگاه پيامبر خدا، يسع عليه السلام،در روستاي اوجام
در قطيف
مسجد جوانان در احساء، دومين مسجدي كه پس از مسجد
رسول الله در آن نماز جمعه برگزار شد.
مسجد عباس بن علي در روستاي مطيرفي در احساء
زادگاه پيامبر اسلام، خانه اي كه در آن پيامبر گرامي
اسلام در شعب هواشم در مكه مكرمه متولد شد
خانه ام المؤمنين حضرت خديجه بنت خوليد در مكه مكرمه
مسجد الشمس در مدينه منوره محل يكي از معجزات بزرگ
رسول خدا
خانه حمزه بن عبد المطلب عموي گرامي پيامبر
خانه ارقم، كه پيامبر و يارانش در آغاز بعثت در آن
گرد مي آمدند
بارگاه شهداي بدر و جايگاهي كه براي پيامبر در غروه
بدر نصب نمودند
خانه حضرت علي عليه السلام كه امام حسن و امام حسين
عليهم السلام در آن متولد شدند
ديوار اطراف شهر مدينه منوره
خانه حضرت امام جعفر صادق در مدينه منوره
محله بني هاشم در مدينه منوره
مسجد تنبه الوداع
مسجد البغله و بسياري ديگر از بقاع متبركه و اماكن
مقدسه
قرستان المعلي در مكه مكرمه كه بارگاه و مقبره برخي
از اهل بيت علهيم السلام و ياران پيامبر در آن قرار دارد.
نشانه ورود و خروج فاطمه بنت اسد مادر اميرالمؤمنين
پس از تولد آن حضرت از كعبه
بارگاههاي متعدد در قبرستان بقيع
بارگاه ملكوتي ائمه بقيع عليهم السلام
قبل از تخريب به دست وهابيون ملعون
نكته قابل توجه اينكه اين ويرانگريهاي آثار تاريخي
اسلام در حالي صورت ميگيرد كه رژيم سعودي و وهابيان از آثار يهوديان در مدينه منوره
حافظت و نگهداري ميكنند؛ و با نصب تابلوهاي هشدار دهنده مردم را از نزديك شدن به آنها
باز ميدارند.
1.4. كشتار در حج:
در موسم حج سال 1366
بهانه كشتار زائران حرم الله
توسط سعوديها و و هابيت اين بود كه ايرانيها مي خواستند كعبه را بدزدند
يا نابود
كنند، اين درحالي بود كه ايران به واسطه درگيري با همه دنيا در جنگ تحميلي،
حقايق فراواني
براي جهان اسلام داشت كه آنها درست از همين مسئله احساس خطر ميكردند و
همين بهانهاي شد براي جلوگيري از برائت علني عليه مشركان وقت و همپيمانان
آنها در منطقه و حمله
وحشيانه به زائران حرم الله.
نايف بن عبدالعزيز، وزير كشور عربستان سعودي در
زمان كشتار حجاج در سال 1366
ماجراي حج خونين از اينجا شروع شد كه راهپيمايان،
پس از استماع پيام تاريخي امام با شعار «الله اكبر» و «لااله الا الله» براي اداي
نماز مغرب راهي حرم شدند. پس از طي مسافتي ناگهان ستونهايي از نظاميان آلسعود مقابل
آنها ديده شد؛ آنان لحظهاي بعد به طرف صفوف حمله كردند و با باطوم بر سر و روي زائران
بيگناه كوبيدند. اين گروه از يك سو و گروه ديگري نيز از بالاي پلهها و ساختمانها
سنگ و آجر و آهن و شيشه و بلوك سيماني بر سر و روي مردم ميريختند. پس از آن، شليك
گازهاي سمي و خفهكننده آغاز شد و بهدنبال آن رگبار گلولهها به قصد كشتن راهپيمايان
برائت از مشركين به سوي آنان سرازير شد، حتي به آمبولانسهاي حامل مجروحان نيز يورش
ميبردند و مانع از جمعآوري آنان ميشدند.
حجاج مجروح ايراني
مسؤول عمليات اين كشتار وحشيانه، ژنرال اوليش ويگنر
موسس و اولين فرمانده گارد نهم مرزي و واحد ويژه ارتش آلمان غربي بود؛ شخصي مسيحي صهيونيست
كه يكي از جاسوساني بود كه در عمليات طبس به عنوان يك خبرنگار كار شناسايي را انجام
داده بود. وي 5 ماه قبل از اين كشتار، طي يك قرارداد امنيتي به سعودي منتقل شده و مشغول
آموزش يگان هاي ويژه اي كه قرار است اين عمليات را انجام دهد، ميشود و همزمان به عنوان
مسؤول هماهنگي امنيتي شهر مكه از سوي دولت سعودي منصوب شد و به طراحي عمليات ميپردازد؛
وي هدايت اين عمليات را بر عهده داشت تا جايي كه با هليكوپتر آن را هدايت مي كرد.
ژنرال اولريخ وگنر، فرمانده نيروهايي امنيتي سعودي
در زمان كشتار حجاج ايراني در سال 1366
وزارت كشور سعودي، سپس آمار تلفات را ۴۰۲ كشته و ۶۴۹ زخمي كه ۲۷۵ تن آنان ايراني بودند، اعلام كرد و به آنها اتهام اخلال در مراسم حج،
هجوم آنها به طرف مسجدالحرام با چوب و سنگ و چاقو، درگيري مأموران امنيتي با حجاج و
زير دست و پا ماندن تعداد بسياري از مردم و ادعاي عدم تيراندازي به زوار حرم با تأكيد
بر مقابله شديد با هر نوع هرج و مرج مطرح شد و به اين شكل سعي كردند كه به گونه اي
به افكار عمومي پاسخ دهند.
تجمع حاجيان به دليل ممانعت پليس سعودي از حركت
مي توان گفت كشتار حجاج با همراهي و هم داستاني پول دولت سعودي، تفكر وهابيت
و با كمك همپيمانان اين دولت در منطقه و جهان رخ داد؛ عملياتي كه سعودي ها آنها را
براي جلوگيري از رشد تفكر حضرت امام (ره) در
بين مسلمانان و آزادانديشان انجام دادند.
صحنه كشتار حجاج پس از پايان درگيري
1.6. كشتار در افغانستان:
در اواخر سال 1372 هجري شمسي با پشتيباني كشور پاكستان
و عربستان سعودي و آمريكا، گروهكي وهابي به نام طالبان وارد صحنه نبرد در افغانستان
شد و در شهريور 1375 شمسي كابل پايتخت افغانستان را تصرف كرد و به كشتار مسلمانان مجاهد
و مجاهدان شيعي مذهب روي آورد. بطوري كه، صدها هزار مسلمان را به خاك و خون كشيد و
باعث عقب ماندگي افغانستان شدند.
در سال 1377 شمسي اجلاسيه اي با حضور
160نفر از مفتي هاي درباري مزدور اهل سنت و وهابي در پيشاور تشكيل شد. در اين
اجلاس، علماي وهابي، فتوائي را صادر كردند
كه بايد همه مردان شيعه و پسر بچههاي شيعه بالاي هفت سال كشته شوند و زنان و دختران
و پسران كمتر از هفت سال شيعه به عنوان برده و كنيز به اسارت درآيند. پس از صدور اين
فتاوا، كشتار و قتل و غارت شيعيان توسط حكومت
طالبان آغاز گرديد.
در روز شنبه 17/5/1377 شمسي زنان و مردان و كودكان
شهر مزار شريف از روي بامها به رگبار بسته شدند و اهالي شهر را قتل عام كردند و پس
از آن به بيمارستانها رفته و بيماران شيعه مذهب را روي تخت خواب بيمارستان به شهادت
رساندند. در روز دوشنبه 19/5/1377 شمسي اجساد هزاران شيعه روي زمين انباشته شده و طعمه
درندگان شده بود. در شهر ميمنه هم طالبان به محله شيعيان رفته و تعداد زيادي از زنان
و مردان و كودكان آنان را در تكيه خان جمع كرده و بر سر آنها نفت ريخته و طعمه حريق
نمودند. ملا منان نيازي در سخنراني خود رسما اعلام كرد كه هر كس يكي از اهالي هزاره
يا يك شيعه را در خانه خود پنهان كند ما آن خانه را با اهلش به آتش مي كشيم.
در سنگچارك و بلخاب و
باميان و يروان و كاپيسا و
… شكم بانوان حامله شيعه را پاره ميكردند و جنين آنان را بيرون آورده و
سرش را ميبريدند. زبان مردان و پستان زنان شيعه را نيز ميبردند و چشمهاي
آنان را از حدقه بيرون
مي آوردند.
در روز جمعه عاشوراي سال 1267 هجري قمري شيعيان
قندهار در حسينيه ها جمع و سرگرم عزاداري براي عترت طاهره و ذراري پاك پيغمبر و سبط
رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بودند كه ناگهان وهابيان جنايتكار و سني هاي متعصب
با انواع اسلحه به حسينه ها وارد شدند و جمع كثيري از شيعيان بيدفاع حتي اطفان آنان
را به فجيع ترين وضعي به قتل رسانيدند و اموالشان را به تاراج بردند و سالها شيعيان
آزادي عمل نداشتند و حتي در روزهاي عاشورا دو،سه نفري در سردابهاي خانه ماجراي ريحانه
رسول الله و مقتولين و مظلومين كربلا عزاداري مينمودند.